سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهید علی پور

صفحه خانگی پارسی یار درباره

هدیه یک دختر شهید....به مادران فداکار و باباهایی که نیستند...

سلام امشب خیلی دلم بابا رو می خواست...درسته روز مادر هست ولی ...

اومدم بگم

سلام بر مادران شهدا، مادرانی که من الان شاید بتونم حس زیبا و سوزناکی را که فرزندشونو می فرستادن جبهه درک کنم...

چقداین حس  زیباست ..

 

رهبر عزیزم تولدت مبارک...

با خون دل خوردن این مادران خونین شهرها ،خرمشهر شدند...

مادر عزیز چقد بوسه ات را دوست دارم ...

مادران فداکار روزتان مبارک...

 

سلام بر همسران فداکار شهدا و ایثارگر...

روزتان مبارک..

رهبر عزیز آماده ایم آماده...

 

آری خونین شهر ما می آییم...

 

آنها رفتند تا ما آسوده باشیم!!!!!!!!!!!

 

و تو خواهرم الان چه می کنی...ما همه مسئولیم در فبال خون شهداامروز خرمشهرها را آبادتر  کنیم...  

ما می توانیم ...ما می توانیم، امروز هم خرم شهر داشته باشیم

 

یادمان نمی رود ...یادتان باشیم

 

واینگونه رشادت ها ورزیدند..

 

 

محمد نبودی ببینی...

گل برای گل...

 

خونین شهر اینگونه آزاد شد..

آیا امروز ما هم به فکر آزادی  هستیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یادم می آید روزی که پدرم برای آخرین بار می خواست خداحافظی کند...من در اتاق را بستم و گفتم بابا نرو !!!

لحظه  آخر که در صف رزمندگان بودی لبخند به لب خیلی با هم حرف زدیم با نگاه های معنی دار...

 

من به تو افتخار می کنم پدر...راهت ادامه دارد...

من به مادرم افتخار می کنم ...مادر روزت مبارک...

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم