پژواک عشق
پژواک عشق
ای غروب آینه خاک شقایق پوشتان
خفته درخون شفق خورشید دو شادوشتان
مرگ شب را در شبستان وطن فریاد کرد
چلچراغ زخمها در خلوت آغوشتان
نامتان جاویدتر پژواک طور عشق باد
تا مپندارند مردن میکند خاموشتان
ای کبوترهای خونین بال آفاق بهشت
جرعهی رحمت زجوبار خدایی نوشتان
سوگتان را شبنم صدباغ گرید بر مزار
تا گلاب اشک شوید تربت گلجوشتان
قصهی هجرانتان را میسراید هر بهار
***********************************************
چو ایران مباشد تن من مباد بدین مرز و بوم زنده یک تن مباد