سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهید علی پور

صفحه خانگی پارسی یار درباره

هدیه ای پس از 29سال

پدرم ، 

       معلم زندگی ام ، 

                          روزت مبارک !


باز هم مثل همیشه  غافلگیرم کردی !

                    

قبل از آن که هدیه ای برایت آماده کنم ، هدیه ای برایم فرستادی 


وقتی دست نوشته ای که 29 سال پیش نگاشته بودی به دستم رسید ،


باز هم گرمای دستانت را بر سرم احساس کردم 

                       و صدای لبخندت را که به بلندای اوج مهربانیت بود شنیدم . 

 

چندی پیش  با یکی از هم رزمهای شهید علی پور برای اولین بار ملاقات کردیم 

و ایشان بعد از آن که مطلع شدند من فرزند شهید هستم ،

تصویر دستنوشته ای را که توسط پدرم نوشته شده بود را به من دادند 

و خاطره ای را در این خصوص برایمان تعریف کردند که ذکر آن خالی از لطف نیست 

آقای محمد  وطن باف می گفتند : 

در حالی که داشتم از شلمچه برای خانواده ام نامه می نوشتند ، قدمعلی علی پور 

بالای سرم آمد و خط مرا دید و گفت محمد جان برای این که خط بهتری داشته باشی 

کاغذی بده تا چند خط برایت بنویسم و این خط را سرمشق خودت قرار بده ، تمرین کن 

تا خط بهتری داشته باشی . 

و این تصویر بالا همان دست نوشته پدر است 


ممنونم آقای وطن باف که عمری این کاغذ را پیش خود نگه داشتید تا سلام پدرم را از این طریق به من برسانید.