سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهید علی پور

صفحه خانگی پارسی یار درباره

اعیاد شعبانیه مبارک



*********************************


الهی به زیبای سادگی **
به والایی اوج افتادگی
رهایم مکن جز به بند غمت **
اسیرم مکن جز به آزادگی!!!

********************************

راستی از دوستانی که لینک وبلاگشون جز اسامی سمت چپپ نیست معذرت می خوام.بخاطر تغییر قالب بقیه لینکها نمیاد.


التماس دعا از همه

 

 

 

فرا رسیدن اعیاد شعبانیه میلاد امام حسین(ع)علمدار کربلا حضرت ابوالفضل(ع)،یادگار نهضت اشورا حضرت امام سجاد(ع)،
حضرت علی اکبر(ع) و سرور خوبان حضرت مهدی(عج) را خدمت تمام عاشقان اهل بیت تبریک می گوییم

 

از حضرت امام محمد باقر (ع) نقل شده که فرمود:

روزی حضرت رسول الله(ص) در حالی که حسین (ع) را بر دوش گرفته بود ، برای اقامه نماز از خانه خارج شد . در آن هنگام حسین (ع) هنوز  زبان باز نکرده بود و مردم بیم آن داشتند که او هیچ گاه زبان نگشاید. حضرت رسول (ص)،  او  را در سمت راست خود قرار داده به نماز ایستاد و مردم پشت سر رسول خدا(ص) به صف ایستادند .  رسول الله(ص) تکبیر  گفت ، حسین(ع) تکبیر گفت! وقتی رسول الله(ص) صدای او را شنید ، تکبیر گفت ، پس حسین(ع) باز هم تکبیر گفت تا آنجا که رسول الله (ص) هفت بار تکبیر گفت و حسین(ع) نیز تکبیر گفت و بدین ترتیب این تکبیر در نماز سنّت شد. ( نقل از سنن النّبی علامه طباطبایی- باب آداب نماز – روایت 637)

 

حسین-سجاد-عباس

 

 

از حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) نقل شده که فرمود:

رسول خدا (ص) در نماز عید فطر و قربان تنها یک تکبیر میگفت، تا آن گاه که دیدند حسین (ع) هنوز به زبان نیامده و دیر شده بود. پس یک روز مادرش فاطمه زهرا (س) لباس بر تن او کرد و برای نماز  همراه جدّش فرستاد.  رسول الله (ص) تکبیر گفت ، حسین(ع) هم همراه با آن حضرت تا هفت بار تکبیر گفت و سپس پیامبر برای رکعت دوّم برخاست و تکبیر گفت. حسین (ع) نیز با پیامبر پنج مرتبه تکبیر گفت و از آن پس رسول خدا (ص) این تکبیر را در نماز سنّت کرد و این سنّت تا امروز برقرار است.( نقل از سنن النّبی علامه طباطبایی- باب آداب نماز – روایت 695 ).
 


راستی فردا همه با هم پای صندوق های رای .حضور شما سرنوشت کشور را رقم خواهد زد. 

 


شهادت امام موسی بن جعفر کاظم

 

 

این سه درس را به ‌کار ببند

امام کاظم

 

 


وجود نازنین امام موسی کاظم علیه السلام مخزن اسرار و معارف الهى بود. ایشان همچون دیگر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام جامع کمالات و نیز معصوم از هر گونه خطا و اشتباه بود.


 

نیم نگاهی به حالات نهمین پیشوا

آن حضرت روز یک شنبه، هفتم ماه صفر، سال 128 هجرى قمرى (1) در روستائى به نام أبواء بین مکّه معظّمه و مدینه منوّره دیده به جهان گشود.

نام: موسى (2) صلوات اللّه و سلامه علیه.

کنیه: ابوالحسن، ابوالحسن اوّل، ابوالحسن ماضى، ابوابراهیم، ابوعلىّ، ابواسماعیل، ابواسحاق و... .

لقب: عبد صالح، کاظم، باب الحوائج، صابر، رجل، امین، عالم، زاهر، صالح، شیخ، وفىّ، نفس زکیّه، زین المجتهدین و... .

نقش انگشتر: حضرت داراى دو انگشتر بود، که نقش هر کدام به ترتیب عبارتند از: (حَسْبِیَ اللّهُ)، (المُلْکُ لِلّهِ وَحَدَهُ).

پدر: امام جعفر، صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم.

مادر: حمیده مصفّاة اندلسى، دختر صاعد بربرى.

مدّت امامت: حضرت روز دوشنبه، 25 شوّال، سال 148 هجرى قمرى، پس از شهادت پدر بزرگوارش، در بیست سالگى منصب امامت و زعامت جامعه اسلامى را به عهده گرفت و تا سال 183 هجرى، امامت آن حضرت به طول انجامید.

مدّت عمر: آن حضرت مدّت بیست سال و بنابر نَقلى 19 سال، هم زمان با پدر بزرگوارش و مدّت 35 سال پس از آن ادامه حیات داد که جمعا 55 سال طبق مشهور، عمرى با برکت و پر از مشقّت را سپرى نمود، گرچه بعضى عمر آن حضرت را تا 58 سال نیز گفته اند.

تعداد فرزندان: مرحوم سیّد محسن امین رحمة اللّه علیه تعداد 18 پسر و 19 دختر از فرزندان امام موسى کاظم علیه السلام را نام برده است؛ ولى بعضى دیگر گفته اند: آن حضرت داراى 37 دختر و 23 پسر بوده است. (3)

 

سه درس آموزنده از حضرت

در خلوت خلاف نکن

شخصى به نام مرازم گوید: روزى جهت زیارت و ملاقات امام موسى کاظم علیه السلام به سوى مدینه طیّبه حرکت کردم و در مسافرخانه اى منزل گرفتم، در این میان چشمم به زنى افتاد که مرا جلب توجّه نمود، خواستم با او رابطه برقرار کنم؛ ولى او نپذیرفت که با من ازدواج نماید. سپس به دنبال کار خویش رفتم؛ و چون شب فرا رسید به مسافرخانه بازگشتم و دقّ الباب کردم، پس از لحظه اى همان زن درب را گشود و من سریع دست بر او نهادم؛ ولى او با سرعت از من دور شد. فرداى آن شب، چون بر مولایم امام کاظم علیه السلام وارد شدم، حضرت فرمود: اى مرازم! کسى که در خلوت خلافى مرتکب شود و تقواى الهى نداشته باشد، شیعه و دوست ما نیست.(4)

مکر دشمن به خودش برمی گردد

روزى هارون الرّشید طبقى از سرگین الاغ تهیّه کرد و سرپوشى بر آن نهاد؛ و آن را توسّط یکى از افراد مورد اطمینان خود براى حضرت ابوالحسن، امام موسى کاظم علیهما السلام فرستاد با این گمان که حضرت را مورد تحقیر و توهین قرار دهد.

هنگامى که آن شخص طبق را نزد حضرت آورد و سرپوش را برداشت، دید خرماهاى تازه و گوارائى در آن قرار دارد.

پس، حضرت تعدادى از آن رطب ها را تناول نمود و سپس چند دانه به کسى که طبق را آورده بود، داد و او نیز آن ها را خورد، بعد از آن باقى مانده آن ها را براى هارون فرستاد. وقتى مامور، طبق را نزد هارون آورد و جریان را تعریف کرد، هارون یکى از آن خرماها را برداشت و چون در دهان خود نهاد، تبدیل به سرگین الاغ گشت.(5)

چه سنگ ریزه در کف و چه جواهر در دست

یونس بن عبدالرّحمان - که یکى از یاران صدیق و از وکلاى امام صادق و امام کاظم و امام رضا علیهم السلام بود - روزى به مجلس پُر فیض حضرت ابوالحسن، امام موسى بن جعفر علیهما السلام وارد شد. امام علیه السلام پس از مذاکراتى، ضمن موعظه هائى گوناگون به او فرمود: اى یونس! با مردم مدارا کن؛ و با هرکس به اندازه معرفت و شعورش صحبت کن.

یونس اظهار داشت: اى مولایم! مردم مرا به عنوان بى دین و زندیق خطاب مى کنند. امام علیه السلام فرمود: گفتار مردم نباید در روحیّه و افکار تو تاءثیر بگذارد، چنانچه در دستان تو جواهرات باشد و مردم بگویند که سنگ ریزه است؛ و یا آن که در دست هایت سنگ ریزه باشد و بگویند که جواهرات در دست دارد، این گفتار هیچ گونه سود و یا زیانى براى تو نخواهد داشت .(6)

 

درب حاجات نیازمندان

آن حضرت تا مرحله اى محبوب خداوند متعال و مقرّب درگاهش قرار گرفت که لقب باب الحوائج إلى اللّه را در بین ائمّه اطهار علیهم السلام به خود اختصاص داد.

رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله ضمن بشارت بر ولادت حیات بخش ‍ او؛ و این که او هفتمین خلیفه و حجّت بر حقّ خداوند مى باشد، فرمود: خداوند متعال نطفه او را مبارک براى امّت و تزکیه شده قرار داد؛ و او وسیله رحمت و برکت براى شیعیان و دوستان خود مى باشد، خداوند او را در عرش ‍ برین، موسى نام نهاد. و هرکس به او متوسّل شود و او را وسیله درگاه الهى قرار دهد حوائج و خواسته هایش برآورده خواهد شد؛ و روز قیامت از شفاعت حضرتش ‍ برخوردار و در جوار او محشور مى گردد.

آمده است که برای در خواست حوائج خود به وساطت ایشان دو رکعت نماز می خوانیم، در هر رکعت پس از قرائت سوره حمد، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده مى شود.(7) و پس از پایان سلام نماز، تسبیحات حضرت فاطمه زهراء علیهاالسلام گفته مى شود؛ و سپس حوائج و خواسته هاى مشروعه خویش را از درگاه خداوند متعال تقاضا نموده، که ان شاء اللّه بر آورده خواهد شد.

 

مولا جان، بابَ الحوائج! دردمندانیم، جویای درمان؛ اینک این تو و کَرَمت!

  

پی نوشت ها:

1-      مطابق با بیستم آبان 124 شمسى.

2-      نام مبارک حضرت با عنوان امام (موسى کاظم) علیه السلام طبق حروف ابجد کبیر 1077 مى باشد.

3-      تاریخ ولادت و دیگر حالات حضرت برگرفته شده است از: اصول کافى ج 1، تهذیب الاحکام ج 6، تاریخ اهل البیت علیه السلام ، مجموعه نفیسه، مستدرک الوسائل ، تذکرة الخواص، اعیان الشیعه ج 2، ینابیع المودّه، الفصول المهمّه، کشف الغم ج 2، عیون المعجزات، اعلام الورى، بحارالانوار: ج، دلائل الامامة، جمال الاسبوع، دعوات راوندى و...

4-      بصائرالدّرجات: ج 5، ب 11، ص 67، بحار: ج 48، ص 45، ح 26.

5-      إثبات الهداة: ج 3، ص 205، ح 104.

6-      بحارالا نوار: ج 2، ص 66، ح 6.

 

7-      مشابه پی نوشت شماره سوم.


یادشان گرامی

مـــــا نــــدانیم که دلبستــــه اوییم، همه       مست و سرگشته آن روى نکــــوییم، همه

فـــــارغ از هر دو جهانیم و ندانیم کـــه ما        در پــــى غمــــــــزه او بادیـــه پوییــم، همه

ســــاکنان در میخـــــانه عشقیم، مـــدام        از ازل، مست از آن طــــرفه سبوییم، همه

هر چه بوییم ز گلزار گلستـــان وى است         عطـــر یـــــار است که بوییده و بوییم، همه

جــــز رخ یـــــار، جمالــــى و جمیلى نبود         در غم اوست که در گفت و مگوییم، همه

خود ندانیم که سرگشته و حیران همگى         پــــى آنیم کــــه خـود روى به روییم، همه 
غزلی زیبا از امام خمینی  

 


هشدار جدی به مسئولان فرهنگی و والدین

تب "جاستین بیبر" چگونه نوجوانان را به کما می‌برد؟!  



به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران؛ در دهه‌های گذشته، غرب به سرکردگی "رژیم صهیونیستی"، راه‌های گوناگونی را در "جنگ نرم" علیه فرهنگ "کشورهای در حال توسعه" و بویژه کشورهای اسلامی در خاورمیانه تجربه کرده است،‌ به‌طوری که توانسته برخی از این برنامه‌های ضد فرهنگی و "پروژه‌های کنترل ذهن" خود را در بعضی از کشورهای منطقه مانند ترکیه و "کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس" اجرا کند تا با انحطاط فرهنگ اسلامی این کشورها، رژیم صهیونیستی و غرب بتوانند سیاست‌های خود را در "خاورمیانه" پیاده کنند. 

برای خواندن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید.


دختران و ارتباط با جنس مخالف

دختران و ارتباط با جنس مخالف


در این مقاله به برسی وظیفه ی دختران در ارتباط با جنس مخالف می پردازیم .البته این رهنمودها کلی بوده و پسرها هم می توانند از آن استفاده کنند. اما روی صحبت ما بیشتر با دخترانی است که در آینده باید مادرانی موفق و پاکدامن باشند تا فرزندانی پاک و سالم تربیت کنند :



اگر صمیمیت، رفاقت، محبت و مهرورزى... بنیاد ارتباط با جنس مخالف باشد ، این رابطه آسیب‏پذیر و چراگاه شیطان است. پس دختر در ارتباط با جنس مخالف باید متکبرانه برخورد کند تا از آفت‏هاى ارتباط که هر لحظه ممکن است خرمن عفت و پاکى‏اش را به خطر اندازد ، مصون بماند. ضمن تأکید مجدد بر حفظ حرمت انسانى، شما دختران عزیز را به رعایت مقررات دینى و اخلاقى در ارتباط ها، به ویژه رابطه با جنس مخالف، توصیه مى‏کنیم. مبادا با نگاهى آلوده و کلامى خلاف موازین شرعى، سرمایه انسانى و عفاف و حیا و کرامت انسانى خود را به خطر اندازید.
اصل رابطه دختر و پسر ممنوع نشده است بلکه اسلام آن را روش مند و نظام مند کرده است زیرا اگر این نیاز نیز مانند سایر نیازهای جسمی و روانی ، بخواهد به طور کامل ارضا شود و انسان را دچار مشکلی نکند باید تحت ضابطه، نظم و شرایط خاص خود باشد.

منکر این نیستیم که یکی از نیازهای طبیعی انسان وقتی که به سن نوجوانی و بلوغ می رسد ، رابطه با جنس مخالف است. اصل وجود این نیاز و احساس طبیعی ، در همه انسان ها نهاده شده تا پسر و دختر انگیزه ی لازم را برای تشکیل زندگی مشترک داشته باشند . شدت این انگیزه به حدی است که آنها را از خانواده خود جدا می کند و آماده می کند تا با وجود همه مشکلات و سختی ها، در کنار هم باشند و سبب آرامش روح و روان یکدیگر گردند.



بنابر این اصل رابطه دختر و پسر ممنوع نشده است بلکه اسلام آن را روش مند و نظام مند کرده است زیرا اگر این نیاز نیز مانند سایر نیازهای جسمی و روانی ، بخواهد به طور کامل ارضا شود و انسان را دچار مشکلی نکند باید تحت ضابطه، نظم و شرایط خاص خود باشد. افراط و تفریط و پیروی نکردن از توصیه های عقل و شرع، نه تنها در مسیر ارضای این نیاز ، مانع ایجاد می کند ، بلکه تأثیرات مخربی در دیگر زمینه های زندگی انسان ایجاد می کند.

اگر می پرسید چرا در وجود ما غریزه و نیازی قرار داده شده است که آنقدر باید مهار شود؟ و در صورت عدم مهار دردسر ساز است؟در جوابتان باید بگوئیم :

- خیلی چیزها در ما گذاشته شده است ولی ما باید به کمک عقل استفاده صحیح و معتدل از آن را یاد بگیریم مثلا در ما قوه خشم و غضب هم گذاشته شده است آیا باید با همه با عصبانیت و خشم رفتار کنیم یا باید عصبانیت و خشم رادر جای خود استفاده کنیم. یا ما قدرت بر دیدن وشنیدن داریم آیا مجازیم هر چه را هر چند به ضرر ما باشد ببینیم و بشنویم؟ قطعا پاسخ شما منفی خواهد بود.

در مورد ارتباط دختر و پسر نیز این احساس در ما وجود دارد و غیر قابل انکار است ولی باید با این احساس عا قلانه برخورد کرد و از افراط و تفریط اجتناب کرد.



اسلام به طور کلی (خواه دختر و پسر یا زن و مرد نامحرم) به منظور حفظ عفت عمومی ،هر گونه ارتباط نامشروع با نامحرم اعم از سخن گفتن از روی هوس، نگاه ناپاک ، تماس بدنی و ... را ممنوع کرده و بر حیا و عفت و پاکدامنی تأکید نموده است.

پیامبر اکرم(ص) سخن گفتن زن با مرد نامحرم را نهی کردند و فرمودند: "هر مرد ی که با زن نامحرمی دست دهد ، دچار غضب الهی شود و هر کس با زن نامحرمی همراه شود و در جای خلوتی قرار گیرد ، در زنجیری از آتش قرار خواهد گرف
ت".(1)






اسلام می خواهد انواع لذت های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود .

واقعیت آن است که غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است که بسیاری از رفتارهای انسانی را شکل می دهد و به گونه های مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که یک مکتب جامع است و مى خواهد مردان و زنان مسلمان ازلحاظ روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند تا بتوانند قله هاى رفیع انسانی و رستگارى را فتح نمایند و از طرف دیگر به نیازهای غریزی و فطری خود نیز دست یابند ، بنابراین با حساسیت ویژه اما واقع بینانه و لحاظ کردن طبیعت و امیال درونى و خواسته هاى نفسانى انسان ، قوانین و احکامى را جهت حفظ و نگهدارى فرد و جامعه در خط اعتدال و میانه روى وضع کرده است .

از جمله آن احکام ، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است .این ها همه به سبب این است که اسلام از جانب کسى براى هدایت انسان ها فرستاده شده است که خالق فطرت وغریزه با تمامى استعدادهاى بهینه و ذخیره شده در انسان است . بنابراین هر عاملى که موجب تحریک انگیزه هاى شهوانى درانسان شود و موجب اختلال در نظم اجتماعی و بنیان خانواده شود و به آرامش روحى ، روانى و عفت عمومى ، صدمه وارد کند ، موردتأیید اسلام نیست . اسلام می خواهد انواع لذت های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود .

در بحث ارتباط با جنس مخالف آسیب پذیری دختران و زنان بیشتر است .آنان حساس تر بوده و ممکن است تحت تاثیر احساسات خود قرار گیرند.به همین دلیل خانواده ها بخصوص در ایران بر روابط و رفت و آمدهای دختران خود حساس تر هستند. خود دختران نیز باید مراقبت بیشتری از گوهر وجودی خویش کرده و جسم وروح خود را سالم و پاکیزه نگاه دارند زیرا همانگونه که گفتیم آینده ی جامعه در گرو پاکدامنی مادران آن جامعه است.

پی نوشت:

1. بحارالانوار، ج 101، ص 32.





منابع : کانون گفتمان قرآن

کتاب تحلیلی تربیتی برروابط دخترو پسر درایرا


چگونه صدای اذان در کل جهان قطع نمیشود؟

گونه صدای اذان در کل جهان قطع نمی‌شود؟ تاریخ انتشار : پنجشنبه 5 مرداد 1391 ساعت 00:07 پایگاه اطلاع رسانی تقریب نوشت: یک ریاضیدان اماراتی طی تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که صدای اذان در طول 24 ساعت شبانه روز در هیچ یک از نقاط کره زمین قطع نمی‌شود. "عبدالحمید الفاضل" پژوهشگر اماراتی بر اساس یک معادله ریاضی گفت: اذان که نشانه دعوت دین اسلام به نماز است، در هیچ یک از ساعات شبانه روز از روی کره زمین قطع نمی‌شود و هرگاه در یک منطقه اذان به پایان برسد در منطقه دیگر آغاز می‌شود. وی در مورد پژوهش خود توضیح داد: کره زمین به 360 خط طولی تقسیم می‌شود که زمان هر منطقه را مشخص می‌کند، و هر خط طولی با خط بعدی دقیقاً 4 دقیقه فاصله دارد. این پژوهشگر تصریح کرد:‌ با توجه به اینکه اذان نیز در زمان مشخصی در هر منطقه آغاز می‌شود، بنابراین به فرض اینکه مؤذن، اذان را با رعایت قواعد و به نیکویی ادا کند، در طول 4 دقیقه می‌تواند اذان را به پایان رساند. بدین ترتیب با پایان اذان در یک منطقه، اذان در منطقه بعدی آغاز می‌شود


ماهواره و رستگاری

  بنام خدا
این نوشته متعلق به مدیر محترم پارسی بلاگ جناب مهندس فخری است. 

هر وقت جایی بحث درباره ماهواره می بینم، دو نکته مهم در ذهنم یادآوری می شود. اولی حجتی است زنده و دومی زخمی است همیشه تازه که این روزها با وقایع حیرت انگیزی که در رسانه ها (با دستگیری آقازاده ها و افشای مکالمات و اسناد فتنه گری آنها) به گوش می رسد، تازه تر هم می شود. اما اولی، همان ممانعت صریح و جدی مقام معظم رهبری با طرح موضوع آزاد سازی ماهواره در دولت آقای خاتمی است. و دومی، یک جمله ی یک کلمه ای از آقای هاشمی رفسنجانی است که در تیزر انتخاباتی ایشان در سال 84 بیان و از رسانه ها پخش شد. فردی از ایشان پرسید نظرتون درباره ماهواره و اینترنت چیه؟ ایشان یک کلمه (بدون هیچ قید و محدودیتی) فقط پاسخ داد : "آزاد..." البته آقای احمدی نژاد هم به گونه دیگر موضوع را دور زده و اظهار داشت (نقل به مضمون) که "مردم ما فرهیخته تر از آنند که ماهواره بتوانند آسیب جدی فرهنگی به ما وارد کند"! شاید تا اگر کسی مخالفت کرد، در مقابل فرهیختگی مردم موضع گرفته باشد و مثلاً به او بگویند تو به شأن مردم بزرگ ایران توهین کرده ای! ... در سطح جامعه هم، برای توجیه و تطهیر و ماله کشی استفاده از ماهواره، جملاتی مانند زیر زیاد می شنویم : ماهواره هم یک وسیله است، از هر وسیله می توان استفاده های خوب یا بد کرد، مثل چاقو! در زمان قدیم هم سنتی ها با ورود مظاهر تکنولوژی مانند رادیو، تلویزیون، ویدئو مخالفت می کردند، دیدید که با همه گیر شدنش، هیچ اتفاقی بدی نیفتاد. ماهواره هم همینه... ... این جملات و نیز توجیه رندانه آقای احمدی نژاد بیشتر ناظر به جنبه ها و منافع اجتماعی موضوع است. زمامداران بیشتر دوست دارند به کلیات بپردازند و خصوصاً مهندسین شان دوست دارند به جامعه مانند یک کل واحد (سیستم) و البته پیچیده بنگرند و ورودی ها و خروجی ها نسبت به آن کل واحد تجزیه و تحلیل کنند. در بسیاری از موضوعات این نگاه درست و رهنمون به نتایجی دقیق یا نزدیک به صحیح می تواند باشد، اما نه در همه حالات. در جمله تلخ آقای هاشمی (که بیشتر تلخی اش برخاسته از اطلاق آن است، آنهم از کسی که آنهمه سوابق مبارزاتی انقلابی و دینی و تفسیر قرآن دارد) و در توجیه رندانه ی آقای احمدی نژاد و در توجیهات روشنفکرانه یا عوامانه ای نظیر جملاتی که نقل کردم، در همه این موارد، یک نکته بسیار مهم مورد غفلت قرار گرفته است: بعد روحی و معنوی تک تک افراد جامعه چه ربطی دارد؟ توضیح میدهم : در نظرات بالا این نکته بصورت پیش فرض در نظر گرفته شده : درست است که با آزادسازی ماهواره ممکن است تک تک افراد آلوده به گناههای بزرگ و یا کوچکی هم بشوند، اما این به خودشان مربوط می شود، نه به زمامداران و مدیران جامعه ( این یعنی همان سکولاریسم پنهان). به ما چه که افراد گناه می کنند؟ مگر حکومت مسئول گناههای شخصی مردم است؟ ما مسئول جنبه های اجتماعی هستیم. ماهواره به توسعه اجتماعی کمک شایانی می کند، به توسعه سیاسی، به پیشرفت علمی، به آزادی های مشروع و معقول در جامعه کمک میکند و بطور غیر مستقیم باعث پیشرفت جامعه می شود. شبکه ها و فیلمهای مستند و علمی جالب در ماهواره فراوان است، زبانهای خارجی مردم تقویت می شود، پخش زنده اذان و نماز مسجدالحرام و مسجدالنبی را مردم می بینند و یادی از سفر حج می کنند و احیاناً اشکی هم می ریزند و ... علاوه بر آن بسیاری از انرژی های فروخفته و خطرناک در توده های مردم را تخلیه می کند، بسیاری از هیجانات را، بسیاری از استرس های روانی، جنسی، بسیاری از تنوع طلبی ها و تفریح خواهی هایی را که سیمای جمهوری اسلامی نمی تواند/نمی خواهد تامین کند، ارضا و اقناع میکند و در نتیجه جامعه آرام تر، کنترل پذیرتر و مدیریت پذیرتر خواهد بود. ما اینهمه منافع انکار ناپذیر را رها کنیم و فقط بخاطر اینکه بعضی از افراد ممکن است آلوده به گناههای شخصی بشوند، از ماهواره چشم پوشی کنیم؟ مگر ما مسئول بهشت و جهنم مردم هستیم؟ خیلی هنر کنیم این کشتی نه چندان چالاک را در این دریای پر تلاطم از مشکلات کمر شکن داخلی و خارجی، درست سکانداری کنیم... بگذارید مردم راحت و آزاد باشند و خودشون مصلحت شخصی خودشون رو انتخاب کنند. ... می بینید که برای یک زمامدار، ماهواره پدیده پرسود و کم زیانی است و انبوهی از توجیهات به ظاهر معقول و منطقی و مردم پسند که کمی از انها را در بالا ذکر کردم، پشتوانه تجویز ماهواره است. بنابراین طبیعی است که اکثر مدیران گرایش به آزاد سازی ماهواره داشته باشند و اگر از دستشان بر آید و مانع مهمی نباشد، بدشان نیاید بی سر و صدا رهایش کنند. ... اما و صد اما، نقطه اصلی اختلاف نظر در کجاست؟ رستگاری هدف از خلقت بشر رسیدن به سعادت و کمال تک تک افراد بشر است. این یک مسئله فردی است و نه اجتماعی. هدف تمامی انبیا و اولیا همینست. نه یک کلمه کم نه یک کلمه بیش. هدف حکومت اسلامی هم دقیقا همینست: رستگاری حتی اهدافی عالی چون عدالت و آزادی و پیشرفت زندگی مادی هم همه واسطه هایی هستند برای رستگاری بشر و هیچکدام اصالت و موضوعیت مستقل ندارند. زمامدار اول از همه و بیشتر از هر چیز باید در راستای رستگاری مردم تلاش کند همه پیشرفتهای علمی و اجتماعی و سیاسی یک جامعه هم فقط و فقط مقدمه هستند برای رستگاری تک تک افراد جامعه. آیا زمامداران حق/اجازه دارند کاری کنند که در بر دارنده ی منافع عمومی جامعه در ابعاد اجتماعی، سیاسی و علمی باشد، و در عین حال با رستگاری تک تک افراد جامعه در تعارض باشد؟ ... واقعیت آنست که اکثر شبکه های ماهواره ای بصورت مستقیم و غیر مستقیم صفا و پاکی معنوی تک تک افراد را نشانه گرفته اند و این موضوع را هیچکس نمی تواند انکار کند. آشکارترین و شاید البته کمترین تاثیر آنها حساسیت زدایی جنسی و ترویج گام به گام بی حیایی و بی عفتی است، که بی شک ابعاد گسترده ای از آلودگی معنوی و روحی را برای تک تک افراد دارد. اما شاید مهمترین و پرآسیب ترین جنایت بسیاری از شبکه ها، جا انداختن سبک خاصی از زندگی است که کاملاً از سبک زندگی منتهی به رستگاری فاصله دارد. یعنی نه اینکه ما را به گناههای خاصی آلوده کند، بلکه کل زندگی ما را تبدیل به یک گناه بزرگ میکند. گناهی که افکار و سلایق و عقاید و اعمال فاسد (از درجات ضعیف تا عمیق فساد) را در بر می گیرد. طبیعی است که دستگاه شیطان، آلودگی را واضح و صریح و آشکارا در یک طبق به ما عرضه نمی کند، بلکه آن را در پوششی از زیبایی ها و خوبی ها پنهان می کند. ممکن است فیلمها و سریالها و برنامه های آموزنده و اخلاقی پخش بشود که موضوعات کلی چون صداقت، انصاف، وفاداری، اعتماد و شجاعت را ترویج و تشویق کند. شیطان حتی از اخلاق که یک ارزش بین المللی است برای در هم کوبیدن تقوا و رستگاری افراد بهره می گیرد. بعضی اظهار میدارند که قبول داریم بعضی بخشهای ماهواره خطرناک است، ما بصورت کنترل شده و مدیریت از آن در منزل استفاده می کنیم. اولاً تجربه نشان داده امکان مدیریت دقیق و همه جانبه و کامل به دلایل متعدد وجود ندارد. ثانیاً این توجیه نشان از عدم درک واقعی خطر است. فرض کنید یک ماده بسیار سمی را بخاطر نیاز ضروری مجبورید در منزل نگهداری کنید. آیا حاضرید آن را در دسترس کودکانتان بگذارید و تاکید کنید که همیشه مراقبم کودکان به آن دست نزنند؟ یا بخاطر ریسک بسیار خطرناکی که دارد، حتی حاضر نیستید چنین چیزی را به خانه راه بدهید و اگر هم بخاطر ضرورتی، مجبورید با آن کار کنید، آن را با هفت قفل محصور می کنید. چون با سلامتی و مرگ و زندگی فرزندانتان در ارتباط است و این موضوع کاملا محسوس و جدی است، شوخی بردار هم نیست. آیا در مورد آلودگی فرزندان و خانواده به گناه و تخریب باورها اینقدر حساسیت به خرج می دهیم؟ ... هر گاه به اداره ای دولتی/خصوصی میروم و با بی مسئولیتی، کم کاری، عدم دلسوزی، در بعضی جاها خیانت و فساد مواجه می شوم، بعضاً ریشه اش را در شب بیداری های آن کارمند در پای ماهواره می بینم. یکی از دوستان که اهل یکی از شهرهای کوچک شمال کشور است می گفت، موقع پخش بعضی سریالها از ماهواره، به نحو محسوسی شهر ما خلوت می شود به گونه ای که اگر بیایند اجناس مغازه ها را بار کنند ببرند، کسی متوجه نمی شود! نمی دانم چه زمانی این زنگ خطرها جدی گرفته می شود و کسی به فکر چاره می افتد... خیلی طبیعی است کسی که تا ساعت دو و سه بعد از نیمه شب نظاره گر گناه و مشغول لذت گناه است (منظورم فلیمهای تمام سکسی نیست، دو سه صحنه در کل یک فیلم یا سریال کافیست) و فیلم ها و سریالهای ماهواره ای را پیگیری می کند، صبح آنقدر انگیزه قوی برای قضا نشدن نماز صبحش نخواهد داشت. صبح آنقدر قدرت ایمان ندارد که دلسوز یک ارباب رجوع باشد و برای رضای خدا کارش را درست انجام بدهد. صبح انقدر توان ندارد که در مقابل پیشنهاد رشوه، مقاومت کند. و... اگر این روند مستمر شد و در طول چند ماه یا چند سال ادامه پیدا کرد، شخص بدون آنکه متوجه باشد بطور غیرمستقیم و به تدریج باورهایش را از دست می دهد. تاثیر مخرب گناه بر باورها و اعتقادها چیزی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت. کاملاً از سبک زندگی موجود در فیلمها، سریالها و برنامه های ماهواره رنگ گرفته، و در عین حال : حس رضایت و اقناع از خود و زندگی اش را دارد. حس میکند به روز است، سری در سرها دارد. داستان سریالها و شخصیتها و سوابقشان را می شناسد و فکر میکند داشتن این اطلاعات خیلی مهم است. با همکاران اداره، در غیاب ارباب رجوع در مورد داستان فیلم ها و نکاتش تبادل نظر میکند. قسمتهایی را که خواب مانده یا ندیده را با فلش مموری از همکارش میگیرد. خیلی از افکار و عقاید مهم زندگی اش را از مفاهیم و معانی مندرج فیلمنامه ها دارد. و... البته حتی پس از چند سال، احتمالا معنویت هم را بطور کامل کنار نگذاشته و در حدی که وجدانش آزارش ندهد، نماز و روزه ای و شاید پیراهن مشکی محرمی هم بر تن کند. اما و صد اما، آیا این مدل رستگار کننده است؟ آیا خدا و پیامبر و معصومین علیهم السلام از ما انتظار چنین سبک زندگی را دارند؟


حیا زدایی از زن ایرانی در شبکه های فارسی زبان ماهواره ای

حیا زدایی از زن ایرانی در شبکه های فارسی زبان ماهواره ای این بار، با پوششی شبیه حجاب؛
حیا زدایی از زن ایرانی در شبکه های فارسی زبان ماهواره ای یکی از شبکه هایی که در حوزه تغییر سبک زندگی ایرانی و اسلامی در تاریخ 28 اکتبر 2010 افتتاح شد شبکه من و تو1 (Manoto1) است.  

  

برای خواندن ادامه مطلب اینجا را کلیک بفرمایید.


دیوانه جبهه

سلام
کتاب صوتی «ترکشهای ولگرد» با موضوع طنز دفاع مقدس؛ اثر«داوود امیریان» و با صدای «محمدرضا سرشار»(کاری از نشر الکترونیکی شاهد)؛
این کتاب صوتی در پنج جلد برای مخاطبان گروه سنی نوجوان، تهیه شده و به اتفاقات دفاع مقدس از دریچه طنز می‌نگرد)
«نگاهی به علی کردم و با افسوس گفتم باز هم خوش به حال تو. من اگر حرفی از جبهه بزنم یا ننم غش می کند و یا بابام رودروایسی را می گذاره کنار و با کمربند می افته به جانم...» 
برای شنیدن اینجا را کلیک بفرمایید.