سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهید علی پور

صفحه خانگی پارسی یار درباره

دلنوشته اولین نوه شهید علی پور

 

طراحی عکس توسط امیر علی

بسم الله الرحمن الرحیم

این دلنوشته امیرعلی ورشادی (پسرم) اولین نوه معلم شهید علی پور هست .
امیر علی خیلی وقته این دلنوشته را نوشته و من فراموش کردم تایپ کنم.خیلی جالب  با همان ادبیات بچگی خودش نوشته ,هنگامی که می خواندم اشک در چشمانم حلقه زد ...بدون تغییر در اینجا هم قرار می دهم:

روز بدی بود و صدای وحشتناکی بود.همه می ترسیدند .جنگ بود و نی نی ها گریه زاری می کردند.
همه نمی دانستند پسرشان ,شوهرشان که می رفتند به جنگ چه اتفاقهایی برای آن ها می افتد.ناراحت بودند و غمگین .
 
پدربزرگ من هم شهید شد و رفت پیش خدا و من خیلی دوست داشتم صورت گل او را ببینم. عکسش را همیشه نگاه می کنم!!!و غمگین شدم .و خیلی ها هم شهید شدند مثل شهید باقری مثل شهید چمران و مثل شهیدان دیگر ...و روز بدی بود ان موقع ها .وقتی مادرم شنید پدرش شهید شده گریه کرد و من هم وقتی این اتفاق را شنیدم ناراحت شدم.من به پدر بزرگم افتخار می کنم و سعی می کنم مثل او آدم خوبی باشم
...................................................................................................................................................................................................

به وبلاگ امیر علی هم سر بزنید /ممنون    http://amirali83.parsiblog.com